سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلاملکم! (چیه خب؟ این از اون پست هایی بود که دلم خواست اولش سلام کنم!)
این پست حاوی چند نکته می باشد که من یکی یکی عرض میکنم خدمتتون:

اولندش این ماه بهمن معلوم نیس چش بوده که هرکی نمی دونسته کی به دنیا بیاد ، بهمن به دنیا اومده پوزخند
تولد فیروزه و عزیزمهربون ، تولد یاسی گلم و همسر محترمشون ، تولد پریسا جون خاله ، تولد زینت سادات مهربون و دوست داشتنی خودم ، تولد مجید شر عزیز و شوهرش و............. یه عاااااااااااااالمه دیگه!خسته کننده

که در همین جا این چند فروند تولد رو به همه شون رو از دم و کلهم اجمعین تبریک عرض می کنم و رحمت الله و برکاته گل تقدیم شما

 

 و دیگه این که چندروز پیش یاسی جون من رو به یه بازی دعوت کرد که منم قول اجابت دادم اما خدائیش جواب هاش یه کم سخته...منم نهایتآ تصمیم گرفتم هرچی همین حالا به ذهنم اومد بگم...
بازی هم اینجوریه که اگر... بودم!

- اگر ماهی از سال بودم: اردیبهشت ، چون همه قشنگیای بهار توی این فصل هست و یه مناسبت خاص هم داره واسه م.

- اگر یک روز هفته بودم:
واقعآ هرچ فرقی نمی کنه واسه م اما شنبه رو دوست ندارم!

- اگر یک عدد بودم:
22 و 14 و همین دیگه!

- اگر جهت بودم:
هوم؟! همون شمال فکر کنم که برسم به طبیعت شمال...

- اگر همراه بودم:
قطعآ تا آخرش می رفتم (فکر کنم سنت شکنی کردم در نحوه  جواب این سوال!)

- اگر نوشیدنی بودم:
چایی...من دیگه همه جا معروفم به چایی خور بودن! ...آخی یادش بخیر توی دانشگاه چه داستانایی داشتبم سر چایی... (ایضآ من دانشگاه می خواااااااااااااام)

- اگر گناه بودم:
 کلآ منظور از این اگر رو نفهمیدم!

- اگر درخت بودم:
بید مجنون...خیلی دوست میدارمش خب!

- اگر میوه بودم:
همون هلو که میوه مورد علاقه م هست و یه کمم انار!

- اگر گل بودم: گل سرخ که هستم طبیعتآ...اما زنبق.

-اگر آب و هوا بودم: بارونی..اونم از نوع بارون بهاری.

- اگر رنگ بودم: یاسی :)

- اگر پرنده بودم: قو

- اگر صدا بودم: صدای موج دریا (بازم سنت شکنی شد در نحوه جواب دادن ها گویا!)


- اگر فعل بودم: والا در حاضر که "خواب" هستم!

- اگر ساز بودم: ویالون

- اگر کتاب بودم: دیوان حافظ

- اگر شعر بودم:

  عشق همیشه با منی ، جان هماره در تنی 
با من ِ بی تو گم بگو من تو شدم یــا تو منی

هست شوم که بفکنم خویش به خاک پای تو
نیست شوم که نو کند باز مرا هوای تو
 می کُــــــــشی و نمی کِـــــــشم دست ز آرزوی دل 
.....

- اگرطبیعت بودم: جاده چالوس رو بگیر برو تا برسی به دریا!

- اگر حس بودم: باز هم در حال حاضر میتونم بگم "دلتنگ"

خوب دیگه اگر و مگرها تموم شد! ما هم همینیم که هستیم..می خواین بخواین نمی خواین هم بخواین :دی
به رسم بازی منم دعوت می کنم از بهار و زینت و فیروزه و مهدی (پوزخندبلبلبلوپوزخند)

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

پ.ن 1 : من همچنان دانشگاه می خوام!
پ.ن 2 : بدم نیستا! بعضی از دوستان فرمودند کهکاش چندتا از واحدها تو بیفتی که ترم بهمن هم دانشگاه در خدمتتون باشیم!
پ.ن 3 : تشکر میکنم از خان داداش عزیز بابت زحمتی که بابت هدیه فارغ التحصیلی کشیدند (اگه خواستین بپرسین چی؟ تا بگم چی :دی)
پ.ن 4 : خری که توی گل گیر کرده رو که شنیدین؟!...من زهره شونممؤدب

همین انگار!
فعلآ
خوشتون باشه
تا بعد ببینیم چی میشه!

 

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-

 


التماس دعا...


*در جواب کامنت نوشت:
بهاره جان (خواننده خاموش قدیمی) کامنتت خصوصی بود و نمی دونستم می خوای که عمومی بشه یا نه...گفتم اینجوری یه سلامی عرض کنم...راستش شک کردم که همون بهاری هستی که من فکر میکنم یا نه...اما اگر همون قبلی باشی که مگه میشه یادم بره شما رو؟
همیشه از کامنتات خوشحال می شدم و لذت می بردم از کامنتی حرفیدن باهات خانومی :)
اتفاقآ چندوقت پیش هم کامنت هاتو می خوندم دلم برات تنگ شده بود اما هیچ نشونی ازت نداشتم...
بهرحال خیییییییییییلی خوشحال شدم که باز کامنتت رو دیدم و ممنونم که همیشه میای...اینجا خونه خودته عزیزم.

 

 


نوشته شده در دوشنبه 89/11/11ساعت 1:18 صبح توسط زهره نظرات ( ) |


Design By : Pichak